۱۳۹۵ دی ۲۹, چهارشنبه

آشنایی با آزیتا ساعیان
در مراسم چهار شنبه سوری بود که "آزیتا ساعیان" را دیدم. از آنجایی که سالها برنامه تلویزیونی او را می دیدم و به او اعتماد داشتم نزد او رفتم و از مشکلات شخصی ام گفتم. برقی در چشمانش زد و بالافاصله پیشنهاد کارگاه آموزشی اش را داد و تاکید کرد که بسیار برای من مناسب است. درخواست کردم که با او عکس بگیرم اما گفت اول باید ثبت نام کنی. چند دختری هم که برای او تبلیغ می کردند تاکید کردند که پس از کارگاه فرد دیگری خواهی شد. پس از کارگاه فرد دیگری شدم و فهمیدم که تنها برای سود شخصی خود مرا تشویق به شرکت در کارگاهی کرد که هیچ ربطی به من نداشت به همین دلیل از او شکایت کردم. پس از ثبت نام آزیتا ساعیان با لبخندی که تا پس از کارگاه و درخواستی برای ثبت نامی دیگر اثری از آن نبود، با من عکس گرفت. انگار که وظیفه هر کسی است که برای یاد گیری هیچ، مخلص و قدردان او باشد.
کارگاه چه بود
یک سالن اجتماعات یک هتل را به مدت سه روز اجاره کرده بود و مطالبی همانند کتابهای افزایش اعتماد به نفس را در آنجا روخوانی می کرد. پس از آن شما را قهرمان خطاب می کند تا احساس کنید که از آن جلسات تاثیری گرفته اید. دوره مقدماتی هشتصد دلار، دوره پیشرفته هزاردلار، دوره سفرقهرمان سه هزارو پانصد دلار، دوره آموزش مربی گری هزارو پانصد دلار دوره رهبری ششصد دلاررا برای شما درنظر گرفته است. فراموش نشود که این هزینه ها با کلی منت و تخفیف ارایه می شود. کسانی را می شناسم که تمامی این دوره ها راگذرانده اند، یعنی همه این هزینه ها را کرده اند ولی از یک تصمیم گیری کوچک عاجزند. برای دوره های اولیه مانند مقدماتی و پیشرفته بابت هزینه ای که پرداخت می کنید در کارگاه حضور دارید. اما در دوره های بالاتر، دوره های پایین تر را اداره می کنید. مثلا میزها را جابجا می کنید و از افراد جدید ثبت نام بعمل آورد. در حقیقت باید برای آزیتا ساعیان حمالی کرد و برای این حمالی ها هزینه هم داد تا دوره های رشد به اتمام برسد.

Azita Sayan آزیتا ساعیان
مشکلات کارگاه
در هنگام ثبت نام با گرفتن امضا تاکید می شود که هزینه پرداخت شده به هیچ وجه برگردانده نمی شود حتی اگر ثانیه ای پس از ثبت نام باشد. مگر نه این است که هر چقدر کیفیت خدمات بیشتر باشد تعهد بیشتری به بازگشت پول در صورت نارضایتی متقاضیان می گردد. به نظر می آید در دوره هایی که برای عشق ورزیدن، شناخت روح و روان انسانی و رشد است، عشق آزیتا ساعیان به پول از همه چیز دیگر مهم تر است.

 جلسات کارگاه همانند یک مراسم سخنرانی است که آزیتا ساعیان بر روی سکویی که برای خود ساخته رفته و مطالبی را از روی نوشته ها می خواند تا دیگران آن را دنبال کنند. او در ارتباط مستقیم با حاضران نیست. در حقیقت هر یک شرکت کننده که بیشتر می شود، تنها یک صندلی برای او اضافه خواهد شد. حضور دو نفر یا دویست نفر برای آزیتا ساعیان فرقی ندارد. تنها چند نفری که از دوره های قبلی اند و خود نیز به گرفتاری های روحی و روانی شدیدی مبتلا هستند به شرکت کنندگان کمک می کنند تا مطالب تفهیم شود. تنها تقسیم بندی ایجاد شده در کارگاه ها بر مبنای جنسیت است. شرکت کنندگان همه با هم یک مطلب را دنبال می کنند. مثلا کسی که همسرش به او خیانت کرده و کسی که او به همسرش خیانت کرده در کنار هم نشسته اند تا مثلا آموزش ببینند.

 هنگام ثبت نام در هر دوره ای تاکید می شود که با اتمام این دوره نهایت رضایت را در زندگی خواهید داشت. اما با پایان دوره همین وعده ها برای ثبت نامی دیگر و گرفتن پولی دیگر شروع می شود. وعده هایی که به نظر می رسد در یک چرخه معیوب همواره تکرار می شوند.

 آزیتا ساعیان برای ثبت نام کارگاه های خود به هر روشی متوسل می شود. جاذبه های جنسی از مهم ترین آنها است. وعده صحبت از سکس در دوره بعدی و تاکید بر این که در جامعه در باره آن صحبت نمی شود، نمونه ای از آن است. البته همان چند کلمه ای که در باره سکس صحبت کرد با توجه به شرایط او برای من چندش آور بود. همچنین رقص با دختران و هم آغوشی با آنان در پایان دوره و درست قبل از ثبت نام برای دوره بعدی عاملی برای تشویق جهت شرکت در دوره بعدی است. عملی که بدون شک برای متاهلین می تواند درد سر ساز باشد. شخصا نمونه ای را در این مورد به خاطر دارم که باعث تنش و ناراحتی زندگی خانواده ای شد.


 ادعا می شود که این دوره ها راهی برای رشد هستند و کسانی که در آن شرکت کرده اند به موفقیت های بزرگی دست یافته اند. ابتدا باید پرسید که هنگامی که گروهی را به سفری می برند آیا آنان می خواستند که به آنجا و آن مقصد بروند؟ هدف این دوره ها ثبت نام افراد در دوره های متمادی برای دریافت پول است. همچنین باید سوال کرد که در این راه چند نفر صدمه دیده اند. به عنوان مثال در کارگاه مقدماتی بیست و یک نفر شرکت کردند و از این تعداد تنها چهار نفر در دوره پیشرفته ثبت نام کردند. یعنی بیشتر از هشتاد درصد شرکت کنندگان نخواسته اند که دوره ها را ادامه دهند. بعضی خواسته اند که این تجربه تلخ را فراموش کنند و بعضی هم از آزیتا ساعیان شکایت کرده اند.
"azita sayan"
#آزیتا_ساعیان #azita_sayan

۱۰ نظر:

  1. خيلي ببخشيد همه افراد شبيه ساعيان كلي مشتري دارند. وقتي اين همه ادم ساده لوح وجود دارد چكار كند ؟ مردمي كه با چهار تا جمله و يك سخنراني مسخ و مبهوت ميشوند چون بسيار كم دان هستند.

    پاسخحذف
  2. از قديم گفته اند اگر كور نره به بازار بازار ميگنده. ادم كم دان ساده لوح زياد هست. كه اين همه كلاهبردار و شياد وجود دارند.

    پاسخحذف
  3. خوب قبول کنیم خیلی از ما ایرانی ها عاشق دوران شاه و ملکه و زرق و برق و زیور و ادا و اطفار هستیم و ایشان این نقطه ضعف را خوب استفاده کرده در عین بی سوادی از سرمایه گذاری و پشتیبانی گریگوری مردم نادان را به سمت خود میکشد تا هزینه دو سال زندگی را در سه روز به باد دهند و این خانم یک متری با لباس و بزک و دستک بیایند و حس ملکه بودن خود را و عقده های درونیش را آبیاری کند و مردم شاه دوست زیور و تاج دوست الکی دور هم جمع شوند و تصور کنند که آه من انسان دیگری شدم و حتی بعد از فهمیدن خیار سه متری که در باسنش فرو رفته باز تماس بگیرن و تشکر کنن که ممنون که به ما عنایتتتت کردین . لیاقت چنین مردمی چنین جادوگرانی است . کلا ادم درست نیاز به بزک و دوزک ندارد

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. تو چقدر بی تربیتی بی‌شعور. تو که به خیال خودت آدم حسابی هستی با ادبیات درست نقد کن.

      حذف
  4. در ضمن اگر این خانم کلاه بردلر نبود کامنتهایش را نمیبست موقع اجرا برنامه مرتب باید ریمل را که داخل چشمش رفته پاک کند یا اون جواهرات مسخره اش به میکروفون برخورد میکند و تصور میکند با ان دندانهای کره اسبی و قد یکمتری ملکه لوند و جذابی است عقده تا به کجا با آن صدای دو رگه پیر . واقعا این است کهن الگوی زن . زن جادوگر و لوند مانند فاحشه گانی که مردان پولدار را خالی میکردند و آنان را سرورم لقب میدادند قرار است ما بشویم کهن الگوی زنان که هنوز در تمدن پا نگذاشته اند و با آن زبان انگلیسی فجیع شما تز دکترایت را که نوشته خانم ؟؟ روان شناس!!!

    پاسخحذف
  5. من یادم میاد سالهای ۱۳۸۰ در تهران شخصی به نام فرشته چنین کارگاههایی می گذاشت البته ایشان به مراتب با وقار تر بود... روانشناسی نیاز به یک کار مستمر است ، ۳ روز کارگاه به واسطه زنان بزک گرده و لباس پوشیدن انچنانی امیدوارم توهین نباشد کاملا شبیه زن ریسه فاحشه خانه ای که همکارنش جوانند و در پشتش سرمایه گذارش ، مرد امریکایش گریگوری، زن ریسه فاحشه خانه که اتفاقا فن جادوگری و رمالی را خوب میداند مردان خسته و تنها را جذب میکند و البته اینبار زنان خسته و تنها را تا جیبشان را خالی کند و در سه روز در گوششان ورد تو دیگر ادم دیگری شدی بخواند و طرف بعد از پرداخت آن همه پول باید لااقل به تظاهر هم که شده احساس کند آه من الان یک شخص دیگری هستم . این اگر یک کلاه برداری آشکار نیست پس چیست؟!!!

    پاسخحذف
  6. شماها خیلی ضعف دارین و اصلا بیسوادی وگرنه درست تحلیل میکردین نه اینکه فحش و بدی بیراه و حرفه‌ای زشت بزنین. من کلا با این خانم مخالفم چون فقط داره تبلیغ ثبت نام میکنه و واضحه که تو خالیه. ولی گفتن کلمه هایی از قبیل فاحشه واقعا کار ناپسندی. متاسفم براتون.....

    پاسخحذف